ضمن اشاره به جریان رسانهای دشمن برای بایکوت راهپیمایی اربعین گفت: وقتی یک اتفاق فوقالعاده موثر در دنیا شکل میگیرد، جریان مخالف آن اتفاق، دو کار میتواند انجام دهد؛ اولی مقابله است و اگر زورشان به مقابله نرسد، بایکوت. ماجرای اربعین شامل حال راهبرد دوم دشمن شده است؛ یعنی وقتی میبینند که نمیتوانند با امواج احساسات و حقانیتی که وجود دارد، مقابله کنند، دست به بایکوت میزند. نور اباعبدالله هیچگاه خاموش نمیشود؛هنوز هم میبینید که هیئتها پرشورتر هستند، فضاها بیشتر است و جلسات با کمیت و کیفیت بیشتری جلو میرود.بنابراین دشمن به این جمعبندی رسیده است که نمیتواند مقابله کند و دست به بایکوت میزند.
وی ادامه داد: این کاری است که دشمن نسبت به اصل جریان تشیع و اصل امامت در دنیا پی گرفته است. به نظرم اتفاقی که ما به عنوان مستندسازان اربعینی باید مدنظر داشته باشیم این است که نگاه خود را نسبت به اربعین فطری و بینالمللی کنیم.
او در تشریح نگاه فطری و بینالمللی به اربعین گفت: درست است که در کشورمان نیاز است بازخوردها و بازنشرهای حماسه اربعین بیاید اما بر اثر محبتی که در کشورمان نسبت به اهل بیت وجود دارد، این مساله به اندازه کافی تبیین شده است. آن چیزی که خط مقدم است و رسالت ما به شمار میرود این است که آرامآرام زاویه نگاه خود را به گونهای باز کنیم که فطرت تمام دنیا بتواند با آن ارتباط برقرار کند. حال اینکه این ابعاد چگونه باز میشود مسالهای است که مستندسازان با تجربههای بینالمللی باید بدان فکر کنند. برهمین اساس معتقدم که فطری نگاه کردن به ماجرای اربعین عامل گسترش موجهای آن در دنیا است. در چند سال اخیر میبینید که افرادی زیادی حتی از کشورهای مختلف به این راهپیمایی میآیند، بهتزده میشوند؛ چرا که تاثیر دارد.
عبودتیان با اشاره به ادبیات ظلمستیزی که در ماجرای اربعین نهفته است، گفت: میبینید که در یک مدت زمان در یک مسیر، بهترین و عالیترین اتفاقات و کرامات انسانی توسط افرادی که اصلا همدیگر را نمیشناسند، نسبت به هم رخ میدهد. هر کس از خود میپرسد این ماجرا به پاس چیست؟ دقت کنید که در این مسیر، هر کس هر چیزی که در توان دارد نذر یک نفر میکند. طبیعی است که هر کس بپرسد این اتفاق چه دلیلی دارد؟ بنابراین این راهپیمایی همه دنیا را متوجه عاشورا و هدف قیام سیدالشهدا میکند و ادبیات ظلمستیزی را در دنیا اپیدمی میکند. به همین دلیل است که اصحاب ظلم نمیخواهند در این ماجرا افشاگری صورت بگیرد چرا که حکومتشان از بین میرود. بنابراین اگر بتوانیم الگوی ظلمستیزانه ماجرای کربلا و اربعین را به دنیا معرفی کنیم فاتحه زمامداران ناحق دنیا خوانده میشود و دلیل این بایکوت از سوی آنان نیز ترس از همین مساله است.
این مدیر فرهنگی با اشاره به عملکرد سیاستگذاران فرهنگی در حوزه اربعین گفت: به نظرم اساسا نگاه ما به اربعین نگاه از دور است، خیلی وقتها سیاستگذاران فرهنگی ما در میدان نیستند و تصمیماتی از دور میگیرند و به دنبال انعکاسهای مصنوعی از اربعین هستند. وقتی که یک مستندساز شجاع دل به خطر میزند و وارد میدان میشود مطمئنا درهای جدیدی به رویش باز میشود. بنابراین باید فضا را بشکنیم تا سیاستگذاران فرهنگی از جمله صداوسیما در معرض اتفاق قرار بگیرند و آن وقت است که خروجی مستندها چیز دیگری خواهد شد. دیگر اینگونه نیست که فقط به همان شور و حال معنوی که در جریان است بسنده کنیم بلکه وارد روایتهای گوناگونی از انسانهایی میشویم که در دریای اربعین قرار گرفتهاند. به نظرم اربعین دارای دو روایت است؛ یکی ابر روایت اصلی است که همان اسارت اهل بیت و زیارت سیدالشهدا در روز اربعین است اما در کنار آن، خرده روایتهایی وجود دارد که ما مستندسازان باید بدان توجه کنیم؛ به ازای هر انسانی که وارد ماجرای اربعین شده است، یک روایت خاص وجود دارد و هر کس با هدفی خاص در این راه قدم نهاده است. این افراد به اربعین آمدهاند تا به رتبههای بالاتری برسند. به نظرم نمایش این خردهروایتها کمک میکند تا کل ماجرای اربعین بهتر و واقعیتر دیده شود.
عبودتیان تاکید کرد: تنها راه و اکسیری که انسان را میتواند بالا ببرد و عوض کند، قرار گرفتن در جاذبه معصوم است. این موضوع آنچنان ارزشمند است که میطلبد تا تمام دستگاههای فرهنگی ما مامور شوند مسیر پیادهروی اربعین را هموار کنند. مثلا درباره زیرساختها باید یک چارهاندیشی موثری صورت گیرد.بنابراین اگر میخواهیم مردم خود را از نظر معنوی متحول کنیم و مشکلات حل شود، باید در این زمینه کار کنیم.