کیهان نوشت: سه سال پیش بود که جمعیتی کمتر از 500 نوجوان در یک قرار اینترنتی، در یکی از پاساژهای تهران جمع شدند. ماجرا از سوی رسانههای فارسیزبان آنسوی آب و رسانههای زرد وطنی و کارشناسان پاچه ورمالیده و همه چیزدان چنان در بوق و کرنا شد و تحلیلها و تفسیرهای جامعهشناسانه و فرهنگی و سیاسی درباره آن نوشتند و گفتند و تکرار کردند که ماجرا به «میتینگ کوروش» مشهور شد و اگر کسی فریفته این شعبدهبازی میشد گمان میکرد تاریخ جامعه ایران به پیش و پس از این تجمع چند صد نفره و پوچ تقسیم میشود!
چند روز پیش بین 3 تا 4 میلیون زائر ایرانی در حماسه جهانی راهپیمایی اربعین شرکت کرده و به آن رود خروشان معنوی پیوستند. حرکتی که به جرات میتوان گفت در طول تاریخ بینظیر بوده و در دنیای لذت محور امروزی، چیزی شبیه معجزه است. بعد روحانی مدعی دین و انقلاب در روزنامهاش مینویسد؛ «اگر به بزرگان ما گزارش داده میشود که به دلیل شرکت این تعداد افراد در این مراسم و فلان دعا و فلان گردهمایی، اوضاع بسیار خوب است و همه چیز به طرف بهتر شدن به پیش میرود، درخواست صاحب این قلم این است که بزرگان، به این گزارشها اعتماد نکنند و به این نکته بسیار مهم توجه نمایند که مجموع این افراد فقط به زیر ۵ درصد جمعیّت کشور میرسند. قطعاً اعمال و رفتار و افکار ۵ درصد یک جامعه را نمیتوان به کل آن جامعه تعمیم داد. اینهم قطعی است که نمیتوان ۹۵ درصد دیگر را در مقابل این ۵ درصد دانست، ولی با توجه به این دو واقعیت، میتوان به این نتیجه رسید که برای دریافتن درست آنچه زیر پوست جامعه ما وجود دارد، به بررسیهای عمیقی نیاز است و نباید به ظواهر تکیه کرد.»
تحلیل سراسر مغالطه و اشتباهی که هنوز هم دستمایه موجسواری دشمنانی است که از درخشش حرکت عظیم اربعین، در حد جنون عصبانی هستند. این میزان از خطای محاسباتی عجیب نیست؟!